| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
"اوضاع اجتماعی و اقتصادی دوران زمامداری بنی امیه و سیره امام حسین علیه السلام در مقابله با اشاعه ارزش های غیر اسلامی"
نام مبارک حضرت سیدالشهدا امام حسین (ع) در طول تاریخ اسلام همواره متجلی پایبندی به آزادگی و مقاومت در مقابل ظلم و جور جباران بوده است . چرا که قیام عاشورا ، نقطه عطفی از تجلی ایمان و جهاد آن حضرت بود و دردوران تاریک خلافت مشرکان بنی امیه ، خون امام حسین (علیه السلام) و یارانش در عاشورای کربلا ، به اسلام جانی تازه دمید .
امام سوم شیعیان ، در سوم شعبان سال چهارم قمری در خانه گلی و ساده امیر المومنین علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) دیده به جهان گشود و تا سال 61 هجری که با فریاد مبارزه با طاغوت های زمانه خود (بنی امیه) در واقعه عظیم کربلا شربت شهادت را نوشیده و جاودانه شد، همواره ساده زیستی ، کمک به فقرا، پرهیز از اصراف ، آزادگی ، مقاومت ، ایستادگی و رهایی از بند های اسارت بار دنیوی را سرلوحه امور روزانه خود و خاندان مکرمشان قراردادند .
« انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدّی» ، انگیزه سیدالشهدا علیه السلام ، همواره معطوف به اصلاح امتی بود که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان (ص) و شهادت حضرت علی (ع) ، شاهد تحمیل بدعت های بسیاری را بر جامعه اسلامی بودند .
خروجی حکومت سردمداران جنایت کار بنی امیه ، لگد مال شدن ارزش های معنوی اسلامی در کنار پرورش حاکمان نالایق بسیاری بود که به مفاهیم اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و اخلاقی اسلام پایبند نبودند . حیف و میل های بی حد و حصر بیت المال توسط بنی امیه و ایجاد شرایط سخت زندگانی توام با رعب و وحشت برای مردم به سنت متعارف آنان تبدیل شده بود . جامعه اسلامی در دوران خلافت خاندان بنی امیه با به قدرت رسیدن یزید که فردی شراب خوار ، بوزینه باز و مفسد بود و پرداختن به فساد را تنها تفریح و سرگرمی خود ساخته بود ، خوار و بی مقدار گشته بود .
لذا عبارت «اصلاح» در انگیزه امام حسین به کلیه حوزه های اخلاقی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه اسلامی تسری می یافت . ترویج اصولی چون عدالت اقتصادی ، ساده زیستی ، مفهوم فقر وجودی بشر در برابر خداوند ، اصل آزادی اقتصادی و نفی انباشت ثروت که از مصادیق بنیادی اقتصاد اسلامی محسوب می شوند درکلام آن حضرت مشهود است . از آن حضرت نقل است که :
«مردم! آگاه باشید ، اینان (بنی امیه) اطاعت خدا را ترک کرده و پیروی از شیطان راپیشه خود ساخته اند . فساد را ترویج و حدود الهی را تعطیل کرده (فییء) را به خود اختصاص داده و حلال و حرام خداوند را تغییر داده اند . در حالی که من به هدایت و اصلاح جامعه اسلامی از دیگران شایسته ترم»
در روز عاشورا نیز در پاسخ سوالی که در مورد عدم پذیرش حقانیت امام از جانب دشمنانش می شود ، می گویند : «مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ؛ شکمهای آنها از حرام پر شده است» . حرام خواری در آموزه های دینی مسلمانان ره آورد فعالیت ناسالم اقتصادی است . وضعیتی که سرانجامش منتهی به وادار ساختن اشخاص به مقابله با ولی خدا و دستیازی به غیر انسانی ترین اعمال جنایتکارانه در حق خاندان پاک پیامبر صلوات الله الیه ، گردید.
همگان میدانند که از جانب خداوند باریتعالی در قرآن کریم آمده است :
- «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى/ انسان آنگاه که خود را بی نیاز می بیند ، سرکشی می کند .» ( علق/ ۶ و ۷)
- «إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفيها فَفَسَقُوا فيها/ هلاکت و نابودی یک جامعه به دست مترفان ، مال اندوزان و ثروت مداران آن صورت می گیرد.» (اسرا / ۱۶ )
واقعیت این است که چنانچه یک نظام اقتصادی مترف پرور باشد ، یعنی گروهی رفاه طلب مفسده باز بر اوضاع اجتماعی و اقتصادی مسلمانان حاکم شوند موجبات هلاکت جامعه و عدول از ارزش های اسلامی را رقم خواهند زد . لذا امیال این گروه مفسد در مقابل آرمان های ائمه معصومین علیه السلام از جمله امام حسین (ع) که به طبقه فرودست نگاه ویژه ای داشتند و ساده زیستی و مردم داری یکی از ویژگی های بارز آنان محسوب می گردید در تعارض اساسی قرار داشت . نقل است وقتی سیدالشهدا ع در روز عاشورا و صحرای کربلا به شهادت رسیدند ، شاهدان در پشت او آثار زخم و پینه بسیاری مشاهده کردند . وقتی علت را از حضرت سجاد (ع) پرسیدند آن بزرگوار فرمودند : این پینه ها اثر کیسه های غذا و آذوقه ای است که پدرم آنها را شب ها به دوش می کشید و به خانه زنان بی سرپرست و کودکان یتیم و فقرای ناتوان می رساند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش کشته میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم اخرت.
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...
یاعلی
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید